مصباح الشریعة (کتاب)
نویسنده | امام جعفر صادق(ع) |
موضوع | احاديث اخلاقي |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
|
کتاب «مصباح الشریعة» کتابی است منسوب به امام صادق علیه السلام در علم اخلاق که دقائق معارف و اسرار حقایق و لطائف اخلاقیات و مراحل سیر و سلوک و خصوصیات مراتب ایمان را به بهترین وجه بیان نموده است.
محتویات
انتساب کتاب به امام صادق علیه السلام
علما در مورد انتساب این کتاب به امام صادق علیه السلام نظرات مختلفی دارند. از موافقان انتساب این کتاب به امام صادق علیه السلام افراد زیر را میتوان نام برد:
- ۱. کفعمى که در «مجموع الغرائب» روایات بسیارى را با لفظ قال الصادق از مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة نقل کرده است.
- ۲. شهید ثانى که در کشف الریبة و نیز در منیة المرید و مسکن الفواد و اسرارالصلاة روایاتى از مصباح الشریعة نقل کرده و آنها را قاطعانه به امام صادق علیه السلام نسبت داده و در پایان برخى از آنها آورده است: آن چه گفته شد تماما از کلام امام صادق علیه السلام بود.
- ۳. سید حسین قزوینى که در کتاب جامع الشرایع، به هنگام ذکر مآخذ کتاب، گوید: مصباح الشریعة به شهادت شارح فاضل شهید ثانى و سید بن طاووس و مولانا محسن کاشانى و عده اى دیگر منسوب به امام صادق علیه السلام است. بنابراین، پس از تایید اینان جایى براى تشکیک و تردید در این کتاب باقى نمى ماند.
- ۴. سید بن طاووس که در کتاب «کشف المحجة» و کتاب «الأمان» این کتاب را منسوب به امام جعفر صادق علیه السلام دانسته و در فصل هفتم از باب ششم کتاب پرقیمت امان الاخطار فرموده است: (مسافر با خود کتاب مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة بردارد، زیرا که آن کتابى است لطیف و شریف، که راه و رسم سیر و سلوک به سوى خدا را براى سالکان معرفى مىکند و روش اقبال و روى آوردن به خدا را به انسان یاد مىدهد).
اما در مقابل اینان مجلسى در مقدمه بحارالانوار درباره آن گفته است: در این کتاب مطالبى آمده که خواننده خردمند و مطلع را با تردید مواجه مى کند. اسلوب این کتاب شبیه دیگر سخنان و آثار ائمه اطهار علیهم السلام نیست، والله یعلم.
اما آقای مصطفوی که زحمت تحقیق مصباح الشریعه و هم زحمت ترجمه آن را کشیده است نظری متفاوت از هر دو گروه موافقین و مخالفین انتساب کتاب به امام صادق علیه السلام دارد. ایشان در مقدمه ترجمه مصباح الشریعه در این مورد چنین میگوید: «شرح و تفصیل خصوصیات این کتاب و انتساب آن را به حضرت امام جعفر بن محمد صادق علیه السلام در مقدمه آن که در سال (۱۳۷۸ هـ) در تهران طبع و منتشر شده است، ذکر نموده و ثابت کردیم که این کتاب شریف، لفظ و عبارات آن حضرت نیست و بلکه بهترین و پرارزشترین مجموعهایست که یکى از بزرگان برجسته شیعه، آداب و معارف و اخلاق و سنن مذهب شیعه جعفرى را در مقابل مؤلفات مذاهب دیگر تألیف و تدوین فرموده و به تناسب این مرام آن را به حضرت صادق علیه السلام که یگانه مروج و مبین احکام و آداب این مذهب است نسبت داده است و حقیقت این نسبت از لحاظ معنى و حقیقت است نه لفظ و عبارت. احتمال قوى دارد که مؤلف بزرگوار این کتاب شریف، تمام این مطالب را از روایات و أخبار منقوله از حضرت صادق علیه السلام استنباط و استنتاج کرده و مضامین و معانى آنها را به این صورت ترتیب و تنظیم کرده است».
آنگاه در مقام گوشزد نمودن ارزش این کتاب میگوید: «به هر صورت، این کتاب شریف از بهترین و جامعترین کتب شیعه است که در آداب و حکم و معارف کتابى به این اختصار که جامع دقایق و لطایف اخلاق بوده و در عین حال در نهایت اتقان و اعتبار تألیف شده باشد، به دست ما نرسیده است».
فهرست مطالب
این کتاب شامل ۱۰۰ باب است که موضوعات آن به شرح زیر میباشد:
- ظهور مراتب مکنونات قلب؛
- احکام و محمولات قلب؛
- حفظ و رعایت قلب؛
- نیت؛
- ذکر؛
- لباس؛
- مسواک؛
- بیت الخلا رفتن؛
- طهارت؛
- خارج شدن از منزل؛
- دخول مسجد؛
- شروع کردن به نماز؛
- قرائت قرآن؛
- رکوع؛
- سجود؛
- تشهد؛
- در اسلام؛
- در دعا؛
- در صوم؛
- عبادت؛
- عزلت؛
- زکات؛
- سلامتى؛
- حج؛
- تفکر؛
- سکوت؛
- راحتى قناعت؛
- حرص؛
- زهد؛
- صفت دنیا؛
- ورع؛
- عبرت؛
- تکلف؛
- غرور؛
- صفت منافق؛
- عقل و هوى؛
- وسوسه؛
- عجب و خودبینى؛
- خوردن؛
- پوشیدن چشم؛
- در راه رفتن؛
- خواب؛
- در حسن معاشرت؛
- کلام؛
- جدال؛
- مدح و مذمت کردن جدال؛
- غیبت؛
- ریا،
- حسد؛
- طمع؛
- سخاوت؛
- گرفتن و دادن چیزى؛
- فتوى دادن؛
- مشورت کردن؛
- حلم؛
- تواضع؛
- اقتدا؛
- عفو؛
- حسن خلق؛
- علم؛
- برادرى؛
- امر به معروف و نهى از منکر؛
- آفت علما؛
- آفت قاریان؛
- بیان حق و باطل؛
- شناسائى پیامبران الهى؛
- شناسائى حضرات ائمه اطهار علیهمالسلام؛
- شناختن اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله؛
- احترام کردن به مؤمنین؛
- نیکوئى به پدر و مادر؛
- (مکرر) در موعظت؛
- وصیت؛
- صدق؛
- توکل؛
- اخلاص؛
- شناخت نادانى؛
- تجلیل برادران دینى؛
- توبهکردن؛
- مجاهدت و ریاضت؛
- فساد؛
- در تقوى؛
- یادکردن مرگ؛
- حساب؛
- حسن ظن؛
- تفویض؛
- در یقین؛
- خوف و رجا؛
- رضا؛
- بلا؛
- حزن؛
- حیا؛
- صبر؛
- محبت پروردگار متعال؛
- معرفت؛
- محبت در راه خدا؛
- شوق؛
- در حکمت؛
- حقیقت بندگى.
نمونه هائی از احادیث مصباح الشریعة
آداب خروج از منزل:
«اذا اصبحت فلا تحدّث نفسک بالمساء، و اذا امسیت فلا تحدّث نفسک بالصّباح، فانّک لاتدرى ما اسمک غدا؛ هرگاه اراده کنى که از منزل خود بیرون روى، باید بیرون روى مثل رفتن کسى که امید عود به خود نداشته باشد، و یقین داند که در این سفر فوت خواهد شد».
یعنى: آنچه لازمه سفر است از وصیت و تحصیل برائت ذمّه از حقوق اللَّه و حقوق النّاس، بجا آر. که به حکم: «اللّیل حبلى» و مقتضاى کریمه: «وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ بِأَی أَرْضٍ تَمُوتُ» (سوره لقمان/۳۴)؛ در هر نفسى احتمال موت دارد. اگر در سفر، اجل فرارسد، نادم و مغبون نباشى».
رعایت احترام مؤمنان:
«(بزرگ نمى دارد احترام و عزت مؤمنین را مگر آن کسى که خداوند متعال احترام او را در مقابل مؤمنین حفظ کرده باشد. و کسى که در حفظ احترام پروردگار متعال و رسول گرامى او بیشتر مراقبت مى کند؛ در احترام مؤمنین نیز بیشتر سعى و عمل خواهد کرد و چون کسى در حفظ حرمت برادران ایمانى خود سستى و مسامحه ورزد، هر آینه پرده ایمان خود را به خداوند متعال پاره کرده است».
ترجمهها و شروح کتاب
این کتاب بارها به زبان فارسی ترجمه شده است از جمله: ترجمهای با نام «آداب العارفین»، ترجمهای با نام «ضیاءالمصباح» و... شروح فراوانی نیز بر آن نگاشته شده است؛ مانند شرح ملا عبدالرزاق ابن ملا میرقاری گیلانی از علمای قرن یازدهم.
نسخههای کتاب
از این اثر، نسخهای به خط مولی محمدعلی مشهدی که تاریخ نگارش آن سال ۱۰۸۲ هجری است، وجود دارد. این نسخه با سه واسطه از روی نسخهای به خط شهید ثانی نوشته شده است. نسخهای هم به خط مولی عبدالرزاق بن محمد بن سعید مقابی که تاریخ نگارش آن سال ۱۱۱۵ هجری است در دست است.
پانویس
- ↑ نقل از سیره معصومان، سید محسن امین، ترجمه علی حجتی کرمانی، بخش آثار علمی امام صادق علیه السلام.
- ↑ مصباح الشریعه، ترجمه حسن مصطفوی؛ انجمن اسلامى حکمت و فلسفه ایران، چاپ اول، تهران ، ۱۳۶۰ ش؛ ص ۲ و ۳ (بخش شرح خطبه مولف).
- ↑ مصباح الشریعة، ترجمه عبدالرزاق گیلانى؛ پیام حق، تهران ۱۳۷۷ ش؛ ص ۹۳.
- ↑ مصباح الشریعة/ترجمه مصطفوى؛ انجمن اسلامى حکمت و فلسفه ایران، چاپ اول، تهران ، ۱۳۶۰ ش؛ باب هفتاد و یکم در احترام کردن به مؤمنین، ص ۳۰۹.